Arab ass
تو لباسشویی گیر کردم پسر آجیم گفت میکنمت تا کمکت کنم دربیای ولی... ( داستانی مکالمه فارسی) داغ و دید
تو چت بادختره آشنا شدم آوردمش خونه گفت میخوام برم تر-سیده بود ولی من ز-و-ر-ی کردمش مکالمه زیاد فارسی
خواب بودم که اومد سراغم و منو ارضا کرد خیلی حال داد من فکر میکردم خواب میبینم تا بیدار شدم دیدم ابمو
م-.ام.-،ان-.ش ازسرکار میاد خونه بهش میگ لباساتو درنیار دوست دارم تو تن ات،از جوراباش عکس میگیره و...
Last Searches